باز آخر شب تو سینم پر غمه
نه نمیره خوابم دیگه این جوون ماتم دیده
این تن پر غمه آره تغصیر منه که دلمو دادم
بهت
جونیمو ازم گرفتی
نه دیگه نه دیگه نه
نمیشه تنگ دلت دیگه نه
ولی به یادتم دیگه من
این حقمه
من دیگه بعد تو نه
نشدم عین قبل خودم
چقد دیگه گریه کنم
بسمه
سر صبح بازم شد دلم تنگ اون باز
دلم تنگتر از قبل دلم غم گرفت جاش
زمستون تابستون اومد فرق نکرد باز
تموم کن این سکوت و حرف بزن باز
حس غم داره نیستی جاری شد اشکم باز
در قلبمو بستم نمیاد کسی جات
تابیده نورت به همه تاریکیها
باریده همه بارون غم تو شبام
نه دیگه نه دیگه نه
نمیشه تنگ دلت دیگه نه
ولی به یادتم دیگه من
این حقمه
من دیگه بعد تو نه
نشدم عین قبل خودم
چقد دیگه گریه کنم
بسمه